چه می دانی .......سید علی سیدی ابرزگه .یا خدا

چه می دانی .......سید علی سیدی ابرزگه .یا خدا

ای که از مفهوم اشعارم ........تو میابی دلیل قلب بیمارم .....تو از یک ادم مرده ..........که پژمرده .........ودست برزانوش افکنده ...........چه می دانی ............. چه میدانی تو از فردی........شبا به وقت خاموشی .... ....همین که سر بربالینش نهد...... یک دم نیاسوید ........همه فکراهمه درداش بیاد ارد تو یک لحظه.........وتنها شاهد افکار اون ادم ........بجز ان بالشه همدرد تنهایش .......چه کس درک میکند بالش .......چه زجری میکشد تا صبح .....چه کس میفهمد این همدرد ........ همین همدرد بی نجوای .......چه کس میفهمد ان قلبی .......که از دوری ز دلدارش نیاسوید حتی یک شب........شماها را سوال پرسم. ........که درس خواندین چه کم .. یا باشه بسیار.....خیانت راشمادر دل........ چگونه میکنید تعبیر.......دروغ گفتن .زنا کردن.یا که دزدین .......وتا جایی که می دانم ........همه اکثربدین شیوه جواب میدن .......ولی ناغافل از دنیای بد وحشی و بد ذاتی.....رفیقی خونه دوستشبگیرد دست ناموسش..........زنی با شوی خود در جشن و مهمانی ........دو دستی شوی خود چسبید...........ولی چشمان شهوت بار او جای دگر بیند......شبی را هنا میزارن اندردست شاه داماد.....همان داماد بخت تیره وبد اقبال .....که هیچ گاه تویی رویاییش .......نمی گنجد خیانت از همان لیلای رویایش .......گرفته اندر دست. .....ان دست شاه داماد .........همان داماد بد اقبال ........که دست نو عروسش ....... گیرد اندر دست ......ولی غافل از ان ..........دنیای بد ذاتی ........چرا که نو عروسش ......دران وقت که عزیز هست واسه هر دو خیانت میکند.......... با چشم و ابرو ...........

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[ پنج شنبه 17 بهمن 1398 ] [ 2:25 ] [ -سید علی سیدی ابرزگه ]
[ ]